اشعار احمد یزدانی



من مصدرم ،تنها که معنائی ندارم

تو واژه هایم ،بی تو دنیائی ندارم

عشقِ من و دور از منی ،تنها غمینم

بی عشق روی تـو که رویائی ندارم

امروز دستم را بگیرو یادِ من باش

هر روزِ من دیروز ، فردائی ندارم

من رودم و جاری به صحرای کویرم

در حسرتت رویای دریائی ندارم

رفتن فقط در جستجویت لطف دارد

بی تو برای رفتنم پـائی ندارم

در آرزوی تنگ آغوشت گرفتـار

من عاشق و در عشق پروائی ندارم

آه ای امید جاریِ در لحظه هایم

من در نبود تو تماشـائی ندارم






آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شادان شهرو بختیاری : shadanblog اردیبهشتی تمام عیار به نام او hozinaghashi جاذبه فیلم ایران مطالب اینترنتی 21443613 بیا تو سریال کامیون گیم پلی بازی های